loading...
سایت عاشقانه رویای تلخ
آخرین ارسال های انجمن
m.r.arash بازدید : 243 دوشنبه 16 تیر 1393 نظرات (0)

 

 مدیریت زمان,کلاس های مدیریت زمان,سیستم های مدیریت زمان

شاید در مورد مدیریت زمان کتاب هایی خوانده باشید یا کلاس های مدیریت زمان را گذرانده باشید و سعی کرده باشید با کاغذ و قلم یا اپلیکیشن های مدیریت زمان، برای کارهای روزانه خود برنامه ریزی کنید و آنها را اولویت بندی کنید. ولی از خود می پرسید چرا با وجود دانش مدیریت زمان و این همه اپلیکیشن و گجت، هنوز هم نمی توانید همه کارهایتان را به انجام برسانید. پاسخ این سوال ساده است. همه چیزهایی که در مورد مدیریت زمان یاد گرفته اید، بی مصرف و بیهوده هستند، زیرا اثربخش نیستند.

قبل از آنکه شروع به مدیریت زمان نمایید باید یاد بگیرید که اصولاً زمان چیست. دو نوع زمان داریم: زمان ساعتی و زمان واقعی. در زمان ساعتی، هر دقیقه از 60 ثانیه و هر ساعت از 60 دقیقه و هر روز از 24 ساعت تشکیل شده است. همه زمان ها بطور مساوی می گذرند. وقتی کسی 50 سالش می شود، دقیقاً 50 سال دارد نه بیشتر، نه کمتر. در زمان واقعی، همه چیز نسبی است. زمان بسته به کاری که انجام می دهید به سرعت می گذرد یا کش می یابد. شاید دو ساعتی که در اداره جات می گذرانید به اندازه 12 سال به نظر برسد و وقتی به فرزندان خود می نگرید فکر کنید که گویی دو ساعته به سن 12 سالگی رسیده اند.

کدامیک از این زمان ها دنیایی که در آن زندگی می کنیم را به درستی توصیف می کنند، زمان واقعی یا زمانی ساعتی؟

دلیل آنکه گجن ها و سیستم های مدیریت زمان اثربخش نیستند این است که این سیستم ها برای مدیریت زمان ساعتی طراحی شده اند. زمان ساعتی اصلاً مطرح نیست. شما در زمان ساعتی زندگی نمی کنید و شاید به آن دسترسی هم نداشته باشید. شما در زمان واقعی زندگی می کنید، یعنی دنیایی که در آن زمان وقتی تفریح می کنید مثل برق و باد می گذرد و وقتی به وظایفتان رسیدگی می کنید کش می آید.

باید بگوییم که زمان واقعی حالت ذهنی دارد و بین دو گوش شما قرار گرفته است. شما هستید که آن را خلق می کنید. هر چیزی که شما می سازید، خودتان آن را مدیریت می کنید. وقت آن رسیده که محدودیت های "وقت ندارم" یا "الان وقتش نیست" را از روی دوش خود بردارید و شروع به مدیریت صحیح کارهایتان کنید.

فقط سه راه برای گذراندن زمان وجود دارد: افکار، مکالمات و اعمال. هر کسب و کاری که داشته باشید، کار شما شامل این سه مورد می شود.

به عنوان یک کارآفرین، شاید شما اغلب به جهات مختلف کشیده شوید یا در کارتان تداخل پیش بیاید. وقتی نمی توانید تداخل ها را حذف کنید، حداقل باید در زمانی که روی آنها می گذارید و همچنین در مقدار زمانی که روی افکار، گفتگوها و اعمالی که برای رسیدن به موفقیت انجام می دهید، اختیار و آزادی عمل داشته باشید.

تکنیک های زیر را تمرین کنید تا بتوانید در مدیریت زمان خود استاد شوید:
1. یک جدول زمانی نزد خود داشته باشید و همه افکار، گفتگوها و فعالیت های هفته را در آن یادداشت کنید. این به شما کمک می کند تا درک کنید در طول روز چه مقدار از این کارها را می توانید انجام دهید و لحظات ارزشمند شما برای چه چیزهایی تلف می شوند. بدین ترتیب مقدار زمان لازم برای نتیجه گرفتن از این کارها و مقدار زمان تلف شده برای افکار، گفتگوها و کارهای بیهوده و غیر اثربخش دستتان می آید.

2. باید به فعالیت یا گفتگویی که برای رسیدن به موفقیت برایتان اهمیت دارد زمانی را اختصاص دهید. لیست هایی که برای انجام کارها تنظیم می شوند (To-do lists) گاهی آنقدر طولانی می شوند که دیگر نمی توان آنها را عملی کرد. دفترچه های ثبت ملاقات ها در این مورد مفیدتر هستند. برای خودتان قرار ملاقات هایی تنظیم کنید و برای 5 فکر، گفتگو و کار مهم خود بلوک های زمانی تعریف کنید. بنویسید که این موارد در چه ساعتی آغاز و در ساعتی پایان می یابند. نظم و ترتیب پایبندی به این قرارها را داشته باشید.

3. برنامه ریزی کنید تا حداقل 50 درصد از زمان خود را به افکار، فعالیت ها و گفتگوهایی بگذرانید که بیشترین نتایج را برایتان تولید می کنند.

4. زمانی را برای تداخل ها و ... برنامه ریزی کنید. زمانی را نیز اختصاص دهید به اوقاتی که از کار دور می شوید.

5. نیم ساعت اول هر روز را به برنامه ریزی برای کل روز بگذرانید. تا وقتی که جدول زمانی روزانه خود را کامل نکرده اید روزتان را آغاز نکنید. مهترین زمان روز زمانی است که شما برای کل روز برنامه ریزی می کنید.

6. قبل از هر تماس یا وظیفه، 5 دقیقه صبر کنید تا بتوانید در مورد آنچه می خواهید بدست آورید تصمیم گیری کنید. این به شما کمک می کند تا قبل از شروع بدانید که موفقیت چه شکلی است. همچنین باعث می شود که زمان کندتر بگذرد. بعد از هر تماس یا فعالیتی نیز 5 دقیقه وقت بگذارید و به این فکر کنید که آیا نتیجه مطلوب شما بدست آمده است یا خیر. اگر اینطور نیست دلیل آن چیست. چطور می توانید دفعه بعد تکه گمشده پازل را سر جایش بگذارید.

7. اگر قرار است کاری را هر طور شده به انجام برسانید، کاغذ "مزاحم نشوید" را روی در اتاقتان بچسبانید.

8. تمرین کنید که با به صدای درآمدن موبایل یا دریافت ایمیل یا ... فوراً به سراغ موبایلتان نروید. توجه خود را فوراً به سمت افرادی که با شما تماس می گیرند معطوف نکنید مگر آنکه واقعاً این تماس برای کسب و کارتان حیاتی باشد و لازم باشد که فوراً پاسخ آنها را بدهید. در غیر این صورت باید زمان جداگانه ای را به پاسخ دادن به تماس ها و ایمیل ها بگذرانید.

9. حواس پرتی های دیگر مانند فیسبوک و انواع دیگر شبکه های اجتماعی را کنار بگذارید مگر آنکه از این ابزارها برای هدایت کسب و کار خود استفاده می کنید.

10. یادتان باشد که انجام همه کارها غیرممکن است. همچنین این نکته را فراموش نکنید که 20 درصد از افکار، گفتگوها و فعالیت ها هستند که 80 درصد نتایج را تولید می کنند.

m.r.arash بازدید : 248 دوشنبه 16 تیر 1393 نظرات (0)

 

حس بهتر, حس بهتر نسبت به زندگي‌,مهارت جديد

تغيير در بيشتر اوقات هيجان را به شما برخواهد گرداند. اگر هميشه عادت کرده‌ايد از يک مسير خاص به محل کار يا خانه‌تان برويد، مسير را تغيير دهيد و راه متفاوتي را انتخاب کنيد. اگر از يک رستوران هميشه يک نوع غذا سفارش مي‌داديد، اين‌بار غذاي متفاوتي که تا به حال خوردنش را تجربه نکرده ايد، امتحان کنيد.

راهکارهايي که به شما کمک مي‌کند حس بهتري نسبت به زندگي‌تان پيدا کنيد

با افراد جديد ارتباط برقرار کنيد
وقتي با افراد جديدي آشنا مي‌شويد، درهاي جديدي را به سمت خودتان باز کرده‌ايد. اين افراد جديد تجربه‌هاي متفاوتي را در اختيارتان قرار خواهنددارد، از سرگرمي‌هاي جديدي صحبت خواهندکرد و اوقات مشترک خوبي را با آنها خواهيدداشت.

مهارت جديد ياد بگيريد
براي يادگيري مهارت جديد خيلي هم لازم نيست به يک کار سخت بپردازيد. مثلا مي‌توانيد يک بازي رايانه‌اي بخريد و سعي کنيد آن را به آخر برسانيد، مي‌توانيد با همسر يا دوست خود يک مسابقه راه بيندازيد و به اتفاق بازي کنيد.

مکان‌هاي ناشناخته را کشف کن
علاوه بر شهرتان، کشورمان مکان‌هاي جذابي دارد که با رفتن به آنجا مي‌توانيد انرژي جديدي را وارد زندگي‌تان کنيد. سفر کردن هميشه مي‌تواند روحيه کسالت‌بار شما را از بين ببرد و هيجان را وارد زندگي‌تان کند.

يک چهره جديد خلق کن
سعي کنيد ظاهر خود را تا آنجا که مي‌توانيد تغيير دهيد البته تغييري معقول. سعي کنيد در حال‌ها و عادات‌هايتان هم تغييري ايجاد کنيد تا جايي که اطرافيانتان هم متوجه اين تغيير شوند. باز هم تاکيد مي‌کنيم که اين تغيير چهره و لباس قرار نيست خيلي نامعقول باشد بلکه شما با توجه به فرهنگ و عرف جامعه‌اي که با آن زندگي مي‌کنيد، مي‌توانيد تغيير خوب و مناسبي به سبک لباس‌ها و چهره‌تان بدهيد اما فراموش نکنيد که بايد هميشه خودتان باشيد و شخصيتتان را تغيير ندهيد.

m.r.arash بازدید : 57 چهارشنبه 04 تیر 1393 نظرات (0)

خودشناسی,شناخت خود, شناخت خداوند

اگر ما بتوانیم قسمت کوچکی از دنیای ماورایی را با استفاده از خودشناسی و خداشناسی درک کنیم دیگر دلمان به این دنیا بند نمی‌شود و مدام هوای عالم بالا را می‌کند و بالطبع برای رسیدن به آن دنیا و درک لذت‌های آن تلاش می‌کند.

یکی از گام‏های نخستین در راه اصلاح نفس وتهذیب اخلاق و پرورش ملکات والای انسانی، خودشناسی است. انسان از طریق خودشناسی به کرامت نفس و عظمت خلقت بزرگ الهی و اهمیت روح آدمی که پرتوی از انوار الهی است، پی می برد و از همین راه خالق خویش را شناخته و مسیر عبودیتش را طی می نماید.

پیامبر (ص) فرمودند: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛ کسی که خود را بشناسد، تحقیقاً پروردگارش را می شناسد.

اما منظور از خودشناسی در این حدیث چیست؟ اینکه اگر انسان خودش را بشناسد، خدا را خواهد شناخت، به چه معنا است؟
بدن انسان‌ها دارای ساختار بسیار پیچیده‌ای است، منظم کار کردن میلیون‌ها سلول در کنار هم با ساختار پیچیده و بسیار منظم چشم که هنوز که هنوز است دانشمندان نتوانسته‌اند برای آنها تبیینی پیدا کنند و... نشان از قدرت و حکیم بودن خداوند دارد. به همین دلیل در این حدیث امام علی (ع)، از انسان‌ها می‌خواهد خود را بشناسند، چرا که این امر باعث شناخت خداوند می شود.

حركت انسان در مسیر تكامل و قرب به خدا از خودشناسی آغاز می‌شود. انسان تا با خودش آشنا نشود و از استعداد بی نهایت و ارزش فوق العاده جوهر انسانی خود آگاه نگردد، حركت جدی و پیگیرانه‌ای را در جهت شكوفایی نیروهای نهفته در خود سامان نمی‌دهد و خط سیر درستی را در زندگی نخواهد داشت. تقریبا همه چیز از شناخت انسان و موقعیت با ارزش او در جهان هستی شروع می‌شود.

 در واقع اولین و پر فایده‌ترین دانستنی ها برای انسان، شناخت خود است. شناختی كه بدون آن هیچ چیزی به درستی برای انسان شناختنی نیست و هیچ برنامه‌ای مفید فایده و موثر نمی‌باشد. حتی شناخت خدا، از شناخت انسان آغاز می‌شود.  به طور كلی انسان را دو گونه شناخت است. شناخت درون و شناخت بیرون. برای شناخت بیرون از شناخت درون باید آغاز نمود. بدون شناخت درون، شناخت بیرون چندان حقیقی و موثر نیست.

خودشناسی اگر درست انجام شود، انسان در مسیر درست زندگی قرار می‌گیرد و در صورتی كه ناصحیح باشد، راه انسان جهت انحرافی به خود می‌گیرد و از مسیر حقیقی زندگی خارج می‌شود.

در این حدیث، امام علی(ع) از انسان‌ها می‌خواهد به خودشناسی و تفکر در خود بپردازند، اما همچنین از آنها می‌خواهد که در همین محدوده شناخت باقی نمانند و قفس درون را بشکنند و از شناخت درون به شناخت بیرون و خداوند پل بزنند. خودشناسی یعنی از حصار کوچک تن گذشتن و رسیدن به دنیای حقیقی. اگر ما بتوانیم قسمت کوچکی از دنیای ماورایی را با استفاده از خودشناسی و خداشناسی درک کنیم دیگر دلمان به این دنیا بند نمی‌شود و مدام هوای عالم بالا را می‌کند و بالطبع برای رسیدن به آن دنیا و درک لذت‌های آن تلاش می‌کند.

تا انسان از شناخت صفات و ملکات خود غافل باشد،‌ نمی‌تواند به اصلاح خویش بپردازد،خویشتن شناسی مراتب مختلفی دارد: یک مرتبه آن نوعی است که در آن شناخت خویش از نظر استعدادها و سرمایه‌های خاصّی که در هر یک از زن و مرد وجود دارد. نوع دیگر خویشتن شناسی اخلاقی است، که شناخت خویشتن در این مرتبه به شناخت صفات، استعداد ها و ملکات اخلاقی مربوط می شود .

خودشناسی,شناخت خود, شناخت خداوند

پروانه شدن
انسان با تامل در خودش و با تفکر در اینکه منشاء وجودیش چه کسی است و اینکه چه کسی او را خلق کرده، به این نتیجه خواهد رسید که نباید زندگی خود را بیهوده صرف کند و باید در مسیری گام بردارد تا بتواند به سعادت دنیا و آخرت برسد. اما پس از تفکر در سر آغاز خودش، انسان وضعیت کنونی خودش را مورد بررسی قرار خواهد داد و تلاش خواهد کرد شرایط منفی و مثبت خود را مورد بازبینی قرار دهد و در نتیجه سعی خود را خواهد کرد از شرایط منفی خود کاسته و به شرایط مثبت خود اضافه کند. و در نهایت پس از بررسی وضعیت کنونی به وضعیت نهایی خود فکر خواهد کرد؛ اینکه به کجا خواهد رفت و چه سرنوشتی انتظارش را خواهد کشید و...

 انسان با تفکر در وضعیت ابتدایی، کنونی و نهایی خودش می‌تواند شناخت جامعی از خودش بدست آورده و در نتیجه هدف نهایی خود را مشخص کند و از این طریق به شناخت خداوند برسد.

بنابراین انسان در درجه اول باید خود را بشناسد؛ ویژگی‌های مثبت و منفی خودش؛ قابلیت‌های خودش، توانایی‌های خودش و... را بشناسد تا بتواند به شگفتی‌هایی که خداوند در او آفریده پی ببرد و در نتیجه خداوند را بشناسد.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    هزینه کردن در کدام یک از موارد برای شما لذت‌بخش تر است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1026
  • کل نظرات : 264
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 219
  • آی پی امروز : 398
  • آی پی دیروز : 42
  • بازدید امروز : 2,111
  • باردید دیروز : 83
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,194
  • بازدید ماه : 2,581
  • بازدید سال : 18,721
  • بازدید کلی : 1,551,662