loading...
سایت عاشقانه رویای تلخ
آخرین ارسال های انجمن
m.r.arash بازدید : 243 دوشنبه 16 تیر 1393 نظرات (0)

 

 مدیریت زمان,کلاس های مدیریت زمان,سیستم های مدیریت زمان

شاید در مورد مدیریت زمان کتاب هایی خوانده باشید یا کلاس های مدیریت زمان را گذرانده باشید و سعی کرده باشید با کاغذ و قلم یا اپلیکیشن های مدیریت زمان، برای کارهای روزانه خود برنامه ریزی کنید و آنها را اولویت بندی کنید. ولی از خود می پرسید چرا با وجود دانش مدیریت زمان و این همه اپلیکیشن و گجت، هنوز هم نمی توانید همه کارهایتان را به انجام برسانید. پاسخ این سوال ساده است. همه چیزهایی که در مورد مدیریت زمان یاد گرفته اید، بی مصرف و بیهوده هستند، زیرا اثربخش نیستند.

قبل از آنکه شروع به مدیریت زمان نمایید باید یاد بگیرید که اصولاً زمان چیست. دو نوع زمان داریم: زمان ساعتی و زمان واقعی. در زمان ساعتی، هر دقیقه از 60 ثانیه و هر ساعت از 60 دقیقه و هر روز از 24 ساعت تشکیل شده است. همه زمان ها بطور مساوی می گذرند. وقتی کسی 50 سالش می شود، دقیقاً 50 سال دارد نه بیشتر، نه کمتر. در زمان واقعی، همه چیز نسبی است. زمان بسته به کاری که انجام می دهید به سرعت می گذرد یا کش می یابد. شاید دو ساعتی که در اداره جات می گذرانید به اندازه 12 سال به نظر برسد و وقتی به فرزندان خود می نگرید فکر کنید که گویی دو ساعته به سن 12 سالگی رسیده اند.

کدامیک از این زمان ها دنیایی که در آن زندگی می کنیم را به درستی توصیف می کنند، زمان واقعی یا زمانی ساعتی؟

دلیل آنکه گجن ها و سیستم های مدیریت زمان اثربخش نیستند این است که این سیستم ها برای مدیریت زمان ساعتی طراحی شده اند. زمان ساعتی اصلاً مطرح نیست. شما در زمان ساعتی زندگی نمی کنید و شاید به آن دسترسی هم نداشته باشید. شما در زمان واقعی زندگی می کنید، یعنی دنیایی که در آن زمان وقتی تفریح می کنید مثل برق و باد می گذرد و وقتی به وظایفتان رسیدگی می کنید کش می آید.

باید بگوییم که زمان واقعی حالت ذهنی دارد و بین دو گوش شما قرار گرفته است. شما هستید که آن را خلق می کنید. هر چیزی که شما می سازید، خودتان آن را مدیریت می کنید. وقت آن رسیده که محدودیت های "وقت ندارم" یا "الان وقتش نیست" را از روی دوش خود بردارید و شروع به مدیریت صحیح کارهایتان کنید.

فقط سه راه برای گذراندن زمان وجود دارد: افکار، مکالمات و اعمال. هر کسب و کاری که داشته باشید، کار شما شامل این سه مورد می شود.

به عنوان یک کارآفرین، شاید شما اغلب به جهات مختلف کشیده شوید یا در کارتان تداخل پیش بیاید. وقتی نمی توانید تداخل ها را حذف کنید، حداقل باید در زمانی که روی آنها می گذارید و همچنین در مقدار زمانی که روی افکار، گفتگوها و اعمالی که برای رسیدن به موفقیت انجام می دهید، اختیار و آزادی عمل داشته باشید.

تکنیک های زیر را تمرین کنید تا بتوانید در مدیریت زمان خود استاد شوید:
1. یک جدول زمانی نزد خود داشته باشید و همه افکار، گفتگوها و فعالیت های هفته را در آن یادداشت کنید. این به شما کمک می کند تا درک کنید در طول روز چه مقدار از این کارها را می توانید انجام دهید و لحظات ارزشمند شما برای چه چیزهایی تلف می شوند. بدین ترتیب مقدار زمان لازم برای نتیجه گرفتن از این کارها و مقدار زمان تلف شده برای افکار، گفتگوها و کارهای بیهوده و غیر اثربخش دستتان می آید.

2. باید به فعالیت یا گفتگویی که برای رسیدن به موفقیت برایتان اهمیت دارد زمانی را اختصاص دهید. لیست هایی که برای انجام کارها تنظیم می شوند (To-do lists) گاهی آنقدر طولانی می شوند که دیگر نمی توان آنها را عملی کرد. دفترچه های ثبت ملاقات ها در این مورد مفیدتر هستند. برای خودتان قرار ملاقات هایی تنظیم کنید و برای 5 فکر، گفتگو و کار مهم خود بلوک های زمانی تعریف کنید. بنویسید که این موارد در چه ساعتی آغاز و در ساعتی پایان می یابند. نظم و ترتیب پایبندی به این قرارها را داشته باشید.

3. برنامه ریزی کنید تا حداقل 50 درصد از زمان خود را به افکار، فعالیت ها و گفتگوهایی بگذرانید که بیشترین نتایج را برایتان تولید می کنند.

4. زمانی را برای تداخل ها و ... برنامه ریزی کنید. زمانی را نیز اختصاص دهید به اوقاتی که از کار دور می شوید.

5. نیم ساعت اول هر روز را به برنامه ریزی برای کل روز بگذرانید. تا وقتی که جدول زمانی روزانه خود را کامل نکرده اید روزتان را آغاز نکنید. مهترین زمان روز زمانی است که شما برای کل روز برنامه ریزی می کنید.

6. قبل از هر تماس یا وظیفه، 5 دقیقه صبر کنید تا بتوانید در مورد آنچه می خواهید بدست آورید تصمیم گیری کنید. این به شما کمک می کند تا قبل از شروع بدانید که موفقیت چه شکلی است. همچنین باعث می شود که زمان کندتر بگذرد. بعد از هر تماس یا فعالیتی نیز 5 دقیقه وقت بگذارید و به این فکر کنید که آیا نتیجه مطلوب شما بدست آمده است یا خیر. اگر اینطور نیست دلیل آن چیست. چطور می توانید دفعه بعد تکه گمشده پازل را سر جایش بگذارید.

7. اگر قرار است کاری را هر طور شده به انجام برسانید، کاغذ "مزاحم نشوید" را روی در اتاقتان بچسبانید.

8. تمرین کنید که با به صدای درآمدن موبایل یا دریافت ایمیل یا ... فوراً به سراغ موبایلتان نروید. توجه خود را فوراً به سمت افرادی که با شما تماس می گیرند معطوف نکنید مگر آنکه واقعاً این تماس برای کسب و کارتان حیاتی باشد و لازم باشد که فوراً پاسخ آنها را بدهید. در غیر این صورت باید زمان جداگانه ای را به پاسخ دادن به تماس ها و ایمیل ها بگذرانید.

9. حواس پرتی های دیگر مانند فیسبوک و انواع دیگر شبکه های اجتماعی را کنار بگذارید مگر آنکه از این ابزارها برای هدایت کسب و کار خود استفاده می کنید.

10. یادتان باشد که انجام همه کارها غیرممکن است. همچنین این نکته را فراموش نکنید که 20 درصد از افکار، گفتگوها و فعالیت ها هستند که 80 درصد نتایج را تولید می کنند.

m.r.arash بازدید : 248 دوشنبه 16 تیر 1393 نظرات (0)

 

حس بهتر, حس بهتر نسبت به زندگي‌,مهارت جديد

تغيير در بيشتر اوقات هيجان را به شما برخواهد گرداند. اگر هميشه عادت کرده‌ايد از يک مسير خاص به محل کار يا خانه‌تان برويد، مسير را تغيير دهيد و راه متفاوتي را انتخاب کنيد. اگر از يک رستوران هميشه يک نوع غذا سفارش مي‌داديد، اين‌بار غذاي متفاوتي که تا به حال خوردنش را تجربه نکرده ايد، امتحان کنيد.

راهکارهايي که به شما کمک مي‌کند حس بهتري نسبت به زندگي‌تان پيدا کنيد

با افراد جديد ارتباط برقرار کنيد
وقتي با افراد جديدي آشنا مي‌شويد، درهاي جديدي را به سمت خودتان باز کرده‌ايد. اين افراد جديد تجربه‌هاي متفاوتي را در اختيارتان قرار خواهنددارد، از سرگرمي‌هاي جديدي صحبت خواهندکرد و اوقات مشترک خوبي را با آنها خواهيدداشت.

مهارت جديد ياد بگيريد
براي يادگيري مهارت جديد خيلي هم لازم نيست به يک کار سخت بپردازيد. مثلا مي‌توانيد يک بازي رايانه‌اي بخريد و سعي کنيد آن را به آخر برسانيد، مي‌توانيد با همسر يا دوست خود يک مسابقه راه بيندازيد و به اتفاق بازي کنيد.

مکان‌هاي ناشناخته را کشف کن
علاوه بر شهرتان، کشورمان مکان‌هاي جذابي دارد که با رفتن به آنجا مي‌توانيد انرژي جديدي را وارد زندگي‌تان کنيد. سفر کردن هميشه مي‌تواند روحيه کسالت‌بار شما را از بين ببرد و هيجان را وارد زندگي‌تان کند.

يک چهره جديد خلق کن
سعي کنيد ظاهر خود را تا آنجا که مي‌توانيد تغيير دهيد البته تغييري معقول. سعي کنيد در حال‌ها و عادات‌هايتان هم تغييري ايجاد کنيد تا جايي که اطرافيانتان هم متوجه اين تغيير شوند. باز هم تاکيد مي‌کنيم که اين تغيير چهره و لباس قرار نيست خيلي نامعقول باشد بلکه شما با توجه به فرهنگ و عرف جامعه‌اي که با آن زندگي مي‌کنيد، مي‌توانيد تغيير خوب و مناسبي به سبک لباس‌ها و چهره‌تان بدهيد اما فراموش نکنيد که بايد هميشه خودتان باشيد و شخصيتتان را تغيير ندهيد.

m.r.arash بازدید : 239 دوشنبه 16 تیر 1393 نظرات (0)

 

پایـان رابطـه‌‌‌, زندگی زناشویی, مشكلات زندگی زناشویی

شاید فكر می‌كنید زندگی كردن نیازی به مهارت ندارد و همه ما ذاتا می‌‌دانیم چگونه زندگی كنیم اما اگر این‌طور بود هیچ مشكلی را در زندگی زناشویی خود تجربه نمی‌كردیم در صورتی كه هر كدام از ما در زندگی دچار مشكلات كوچك و بزرگی هستیم كه نمی‌دانیم چگونه به وجود آمده‌‌اند و چگونه می‌توانیم آنها را برطرف كنیم. وقتی بدانیم مشكلات از كجا آغاز می‌‌شوند و چگونه ادامه می‌‌یابند و بزرگ می‌‌شوند، می‌‌توانیم جلوی آنها را بگیریم و وقتی بدانیم یك زندگی بدون مشكل چه مزیت‌‌هایی دارد آن وقت قبل از هرچیز درصدد یادگیری مهارت‌‌های زندگی برمی‌‌آییم. ریشه بسیاری از مشكلات ما در زندگی افكار غیرمنطقی است كه بین زن و شوهر ايجاد مي‌شود و این افكار رفتارهای غلط ما را در پی دارد كه نهایتا بروز مشكلات زناشویی نتیجه آنهاست.

افكار غیرمنطقی؛  دیواری بین زن و شوهر
- همه باید مرا تایید كنند و دوستم داشته باشند مثلا همسرم بیشتر از اینكه به خودش فكر كند باید به من فكر كند.

- من باید فردی با كفایت و باهوش باشم و در همه جنبه‌‌های ازدواج به بهترین شكل عمل كنم. باید بدانیم هیچ‌كس كامل نیست و اگر ما این‌گونه فكر كنیم به هر حال یك‌جا ممكن است در زندگی درست عمل نكنیم و آن وقت است كه احساس بی‌‌كفایتی و اینكه همسر خوبی نیستیم ما را می‌آزارد.

- كار اشتباه باید به‌شدت تنبیه شود و باید كارهای اشتباه همسرم را تلافی كنم. كسانی كه این‌گونه فكر می‌كنند می‌‌خواهند همسرشان را آن‌طور كه دوست دارند اصلاح كنند كه هیچ‌گاه نیز نمی‌‌توانند چراكه این روش نتیجه عكس می‌‌دهد.

- هرگاه همسرم كاری را اشتباه انجام دهد او را سرزنش می‌كنم. سرزنش بزرگ‌‌ترین آسیب‌‌ها را به زندگی مشترك وارد می‌آورد.

- همسرم باید بداند من چه می‌‌خواهم و من خواسته‌هایم را به او نمی‌‌گویم. بعضی‌‌ها فكر می‌‌كنند اگر خواسته‌های‌شان را به همسرشان بگویند از ارزش آن كم می‌‌شود و دیگر فایده‌‌ای ندارد. باید خواسته‌‌ها را گفت به‌ویژه مردها معمولا خواسته‌‌های زنان را نمی‌‌دانند.

- اگر همه‌چیز وفق مراد من پیش نرود، فاجعه است و آنچه می‌خواهم از همه‌چیز مهم‌‌تر است. با این باور هیچ‌گاه توقعات‌مان برآورده نشده و رنجش‌ها روی هم انباشته می‌‌شود.

- نكند زندگی زناشویی‌ام در خطر قرار گیرد و من و همسرم با شكست روبه‌رو شویم. ترسیدن از آینده می‌‌تواند آینده را خراب كند و وقتی راجع به مسئله‌‌ای تفكرات منفی وجود داشته باشد ناخودآگاه درست پیش نخواهد رفت. لزومی ندارد كه وقتی اتفاق بدی نیفتاده است ما از ترس آن اتفاق زندگی خود را تلخ كنیم.

- این تفكرات غیرمنطقی می‌‌تواند ضربه‌‌های سهمگینی به زندگی وارد كند اما اگر بتوان آنان را با افكار منطقی جایگزین كرد هم خودمان راحت‌تر زندگی می‌‌كنیم و هم همسرمان.

حال به سؤال‌های زیر پاسخ دهید:
شاید این مـوارد بـه دلـیـل رفـتـارهـای شما به وجود آمـده باشند. به هر حال دلیـل بـروز آنها هر چه باشد، شایـد وقت آن رسیده که نگـاه دقیق‌تری به رابطه خود بیندازیـد و تصمیم خود را برای ادامه یا قطع آن اتخاذ کنید.

1. اگر در موقعیتی دور از همسرتان هستید، چند روز است که با شما تماس نگرفته است؟
1. مدام تماس می‌گیرد و جویای حالم می‌شود
2. يك روز
3. 2 روز
4. زیاد پیش می‌آید که از هم بی‌خبر باشیم.


اخطار 1 - چند روز با شما تماس نمی‌گیرد:
البته این علامت لزوما نشان‌دهنده اتمام رابطه نیست اما اگر او سابقا عادت داشته که همیشه به شما تلفن کند، پس بدانید که یک جای کار اشتباه است.

2.هر چند وقت یکبار دعوا می‌کنید؟
1. هفته‌ای يك‌بار
2. هر 2،3 روز یکبار
3. روزی يك‌بار
4. روزی چند بار

اخطار 2 - دعوا کردن:
 آیا او به تازگی بیش از حد معمول از کوره‌ درمی‌رود؟ آیا به خاطر مسائل جزئی و بی‌ارزش بحث و مشاجره راه می‌اندازد؟ این مورد زمانی روی می‌دهد که طرف شما هیچ‌گونه تمایلی به ادامه ارتباط ندارد اما در عین حال نمی‌خواهد رابطه از طرف او قطع شود. بهتر است خودتان را گول نزنید، اگر احساس می‌کنید او به رابطه علاقه‌مند نیست، خیلی راحت از او در مورد این مطلب سؤال کنید.

3. آیا شده این اواخر چندین ساعت ناپدید شود یا کارهای مشکوک از او سر بزند؟
1. اصلا
2. به ندرت
3. گاهی
4. بله

اخطار 3 - او مرموز می‌شود:
 او به شما نمی‌گوید کجا بوده یا با چه کــسی در حال برقراری مکالمه تلفنی است. شما دیگر نمی‌توانید به حریم شخصی او نفوذ داشته باشید. ممکن است برای چندین ساعت ناپدید شود بدون اینکه هیچ توضیح قانع کننده‌ای برای کار خود داشته باشد.

 4. آیا در صحبت‌هایش کلمه ما تبدیل به من شده است؟
1. اصلا
2. به ندرت
3. گاهی
4. بله

اخطار 4 - «من» جایگزین «ما» می‌شود:
 شما   بیشتر می‌نشستید و در مورد آینده مشترک‌تان صحبت می‌کردید؛ ما این کار را می‌کنیم، ما آن کار را می‌کنیم، ولی حالا او به شما می‌گوید: «من می‌خواهم این کار را انجام دهم» دیگر شما جزئی از آینده او به حساب نمی‌آیید.

 5. بیشتر اوقات فراغتش را چگونه صرف می‌کند؟
1. با من
2. تنها مشغول کاری می‌شود.
3. نمی‌دانم.
4. با دوستانش

اخطار 5 - او بیشتر وقت خود را با دوستانش صرف می‌کند:
 آیا می‌خواهید با دوستانش بجنگید؟ توجهی به شما ندارد؟ شما قبلا مهم‌ترین و باارزش‌ترین دارایی او بودید اما حالا دوستانش برایش مهم‌تر از شما هستند.

6. آیا با هم اختلاط می‌کنید؟
1. هر روز
2. هفته‌ای يك تا 2 روز
3. شاید ماهی يك‌بار
4. اصلا
 
اخطار 6 - با هم اختلاط نمی‌کنید:
 شاید قبلا چندین‌بار در هفته می‌نشستید و در مورد هر چیزی از آب و هوا گرفته تا اینکه چه بلایی بر سر لایه ازن خواهد آمد بحث می‌کردید اما دیگر هیچ خبری از آن بحث‌های طولانی‌مدت نیست.

7. آیا در جمع یا مهمانی‌اي كه می‌روید، کسی متوجه تنش و خلاء عاطفی بین‌تان می‌شود؟
1. خیر همه‌چیز مثل همیشه است.
2. خیر قرار گذاشتیم جلوی دیگران نقش بازی کنیم.
3. به ندرت کسی متوجه می‌شود.
4. بله، اکثرا متوجه می‌شوند.

اخطار 7 - اطرافیان نسبت به رابطه شما مشکوک می‌شوند:
 دوستان و اطرافیان متوجه وجود تنش و خلاء عاطفی در رابطه شما شده و سؤال‌هایی از این قبیل را از شما می‌پرسند: «آیا همه‌چیز خوب پیش می‌رود؟»

8.آیا زیاد از حد از شما انتقاد می‌کند؟
1. خیر
2. به ندرت
3. گاهی
4. بله
 
اخطار 8 - بیش از هر زمانی از شما انتقاد می‌کند:
 می‌گوید «این چه لباش زشتی است؟!» البته این در حالی است که همین چند هفته پیش خود او پیشنهاد خرید لباس را به شما داده بود.

9. آیا در اوقات فراغت حرف مشترک یا سرگرمی مشترکی دارید؟
1. بله
2. گاهی
3. به ندرت
4. اصلا

10.آیا با شما مخالفت می‌کند؟
1. اصلا
2. به ندرت
3. گاهی
4. همیشه

کلید تست:
گزینه 1 :1 نمره ، گزینه 2: 2 نمره، گزینه 3: 3 نمره و گزینه 4: 4 نمره دارد.

-  اگر جمع نمرات شما بین يك تا10 باشد، هیچ جای نگرانی نیست و رابطه شما از سلامت کامل برخوردار است.

-  اگر جمع نمرات شما بین 10تا20 باشد، در مواردی که پیش آمده تجدید نظر کنید و سعی در رفع آنها داشته باشيد زیرا رابطه خوبی دارید و حیف است.

-  اگر جمع نمرات شما بین 20تا30 باشد، کمی قضیه را جدی بگیرید و با همسرتان صحبت کنید تا با کمک هم بتوانید این مشکلات را حل کنید زیرا در غیر این‌صورت رابطه شما در سراشیبی قرار دارد.

-  اگر جمع نمرات شما بین 30تا40 باشد، باید هر چه سريع‌تر از روانشناس یا مشاور کمک بگیرید زیرا اين علائم نشان‌دهنده نزدیکی به اتمام رابطه را نشان می‌دهد.

m.r.arash بازدید : 57 چهارشنبه 04 تیر 1393 نظرات (0)

خودشناسی,شناخت خود, شناخت خداوند

اگر ما بتوانیم قسمت کوچکی از دنیای ماورایی را با استفاده از خودشناسی و خداشناسی درک کنیم دیگر دلمان به این دنیا بند نمی‌شود و مدام هوای عالم بالا را می‌کند و بالطبع برای رسیدن به آن دنیا و درک لذت‌های آن تلاش می‌کند.

یکی از گام‏های نخستین در راه اصلاح نفس وتهذیب اخلاق و پرورش ملکات والای انسانی، خودشناسی است. انسان از طریق خودشناسی به کرامت نفس و عظمت خلقت بزرگ الهی و اهمیت روح آدمی که پرتوی از انوار الهی است، پی می برد و از همین راه خالق خویش را شناخته و مسیر عبودیتش را طی می نماید.

پیامبر (ص) فرمودند: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛ کسی که خود را بشناسد، تحقیقاً پروردگارش را می شناسد.

اما منظور از خودشناسی در این حدیث چیست؟ اینکه اگر انسان خودش را بشناسد، خدا را خواهد شناخت، به چه معنا است؟
بدن انسان‌ها دارای ساختار بسیار پیچیده‌ای است، منظم کار کردن میلیون‌ها سلول در کنار هم با ساختار پیچیده و بسیار منظم چشم که هنوز که هنوز است دانشمندان نتوانسته‌اند برای آنها تبیینی پیدا کنند و... نشان از قدرت و حکیم بودن خداوند دارد. به همین دلیل در این حدیث امام علی (ع)، از انسان‌ها می‌خواهد خود را بشناسند، چرا که این امر باعث شناخت خداوند می شود.

حركت انسان در مسیر تكامل و قرب به خدا از خودشناسی آغاز می‌شود. انسان تا با خودش آشنا نشود و از استعداد بی نهایت و ارزش فوق العاده جوهر انسانی خود آگاه نگردد، حركت جدی و پیگیرانه‌ای را در جهت شكوفایی نیروهای نهفته در خود سامان نمی‌دهد و خط سیر درستی را در زندگی نخواهد داشت. تقریبا همه چیز از شناخت انسان و موقعیت با ارزش او در جهان هستی شروع می‌شود.

 در واقع اولین و پر فایده‌ترین دانستنی ها برای انسان، شناخت خود است. شناختی كه بدون آن هیچ چیزی به درستی برای انسان شناختنی نیست و هیچ برنامه‌ای مفید فایده و موثر نمی‌باشد. حتی شناخت خدا، از شناخت انسان آغاز می‌شود.  به طور كلی انسان را دو گونه شناخت است. شناخت درون و شناخت بیرون. برای شناخت بیرون از شناخت درون باید آغاز نمود. بدون شناخت درون، شناخت بیرون چندان حقیقی و موثر نیست.

خودشناسی اگر درست انجام شود، انسان در مسیر درست زندگی قرار می‌گیرد و در صورتی كه ناصحیح باشد، راه انسان جهت انحرافی به خود می‌گیرد و از مسیر حقیقی زندگی خارج می‌شود.

در این حدیث، امام علی(ع) از انسان‌ها می‌خواهد به خودشناسی و تفکر در خود بپردازند، اما همچنین از آنها می‌خواهد که در همین محدوده شناخت باقی نمانند و قفس درون را بشکنند و از شناخت درون به شناخت بیرون و خداوند پل بزنند. خودشناسی یعنی از حصار کوچک تن گذشتن و رسیدن به دنیای حقیقی. اگر ما بتوانیم قسمت کوچکی از دنیای ماورایی را با استفاده از خودشناسی و خداشناسی درک کنیم دیگر دلمان به این دنیا بند نمی‌شود و مدام هوای عالم بالا را می‌کند و بالطبع برای رسیدن به آن دنیا و درک لذت‌های آن تلاش می‌کند.

تا انسان از شناخت صفات و ملکات خود غافل باشد،‌ نمی‌تواند به اصلاح خویش بپردازد،خویشتن شناسی مراتب مختلفی دارد: یک مرتبه آن نوعی است که در آن شناخت خویش از نظر استعدادها و سرمایه‌های خاصّی که در هر یک از زن و مرد وجود دارد. نوع دیگر خویشتن شناسی اخلاقی است، که شناخت خویشتن در این مرتبه به شناخت صفات، استعداد ها و ملکات اخلاقی مربوط می شود .

خودشناسی,شناخت خود, شناخت خداوند

پروانه شدن
انسان با تامل در خودش و با تفکر در اینکه منشاء وجودیش چه کسی است و اینکه چه کسی او را خلق کرده، به این نتیجه خواهد رسید که نباید زندگی خود را بیهوده صرف کند و باید در مسیری گام بردارد تا بتواند به سعادت دنیا و آخرت برسد. اما پس از تفکر در سر آغاز خودش، انسان وضعیت کنونی خودش را مورد بررسی قرار خواهد داد و تلاش خواهد کرد شرایط منفی و مثبت خود را مورد بازبینی قرار دهد و در نتیجه سعی خود را خواهد کرد از شرایط منفی خود کاسته و به شرایط مثبت خود اضافه کند. و در نهایت پس از بررسی وضعیت کنونی به وضعیت نهایی خود فکر خواهد کرد؛ اینکه به کجا خواهد رفت و چه سرنوشتی انتظارش را خواهد کشید و...

 انسان با تفکر در وضعیت ابتدایی، کنونی و نهایی خودش می‌تواند شناخت جامعی از خودش بدست آورده و در نتیجه هدف نهایی خود را مشخص کند و از این طریق به شناخت خداوند برسد.

بنابراین انسان در درجه اول باید خود را بشناسد؛ ویژگی‌های مثبت و منفی خودش؛ قابلیت‌های خودش، توانایی‌های خودش و... را بشناسد تا بتواند به شگفتی‌هایی که خداوند در او آفریده پی ببرد و در نتیجه خداوند را بشناسد.

m.r.arash بازدید : 261 چهارشنبه 04 تیر 1393 نظرات (1)

 

شخصیت شناسی , ویژگی های شخصیتی

دوران نوجوانی و جوانی دورانی است که بیش از هر زمان دیگری به لباس و پوشش توجه می شود و افراد حواسشان جمع تر است که لباسی بپوشند درخور. اما آیا تاکنون توجه کرده اید موقعی که لباس مورد علاقه تان را می پوشید، خلق تان تغییر می کند؟

شاید تجربه کرده اید که در یک جفت کفش شیک احساس اعتماد به نفس بیشتری دارید یا ممکن است با پوشیدن یک لباس رسمی در محل کارتان احساس کنید در شغلتان مهارت بیشتری دارید. گاهی اوقات نیز به دلیل پوشیدن لباس خاصی احساس راحتی و آسودگی می کنید.

واقعیت این است که لباس شما می تواند تاثیر روانشناختی بر شما بگذارد، همچنین قادر است تا همان احساس را در اطرافیانتان برانگیزد.

مدل هایی که ما می پوشیم نه تنها به دیگران می گوید که ما که هستیم، بلکه همانطور که اشاره شد احساس خوب یا بدی نیز به ما می دهند. لباسی که ما می پوشیم - خواه حزن انگیز باشد یا شاد یا چیزی بین این دو - بر اینکه ما چگونه خودمان را ببینیم و دیگران چه نگاهی به ما داشته باشند تاثیر می گذارد.

نوع لباس نقش مهمی را در کار، روابط و حتی در عزت نفس ما دارد. قبل از اینکه انتخاب کنید چه نوع لباسی را می خواهید برای بیرون رفتن بپوشید، به این مسئله فکر کنید که تمایل دارید دیگران شما را چگونه ببینند و شخصیت تان را تفسیر کنند. یادتان باشد لباس های شما بسیار بیشتر از آنچه فکر می کنید حرف برای گفتن دارند. در ذیل به برخی از انواع رایج پوشش که هر کدام از نظر اطرافیان نشانه ویژگی های شخصیتی خاصی است، اشاره می شود.

شخصیت شلخته
اگر لباس های شما اغلب اوقات چروکیده و ناهماهنگ باشند، دیگران این را به مفهوم شلخته بودن شما می دانند. لباس پوشیدن به طرز شلخته به دیگران این پیام را می دهد که شما مراقب ظاهرتان، کارتان، آینده تان و ... نیستید و نباید به شما اعتماد کرد.

شخصیت به دنبال مد
در هر لباسی که این شخصیت ها می پوشند یک مارک معروف برجسته است. آنها بسیار تمایل دارند که دیگران این مارک ها را ببینند. افراد مختلفی هستند که این نوع لباس پوشیدن را به معنای موفقیت می دانند اما برخی از افراد نیز ممکن است فکر کنند که با یک آدم مادی گرا یا با اعتماد به نفس پایین روبرو هستند که می خواهد با این نوع لباس پوشیدن آن را جبران کند.

شخصیت خسیس
شخصیت های خسیس اغلب لباس های کوتاه و تنگ را انتخاب می کنند. پوشش آنها اغلب نشاندهنده یک نوع ناایمنی روانی است. آنها تلاش می کنند تا تمامی تمرکزشان را بر بدنشان متمرکز کنند.

شخصیت نمایشی
این افراد به طور معمول کفش ها و لباس هایی با رنگ های تند و غیرمعمول می پوشند. البته این نوع پوشش ممکن است گاهی اوقات مطابق با مد باشد. این افراد اغلب تمایل دارند به دیگران نشان دهند که از آنها مجزا هستند و دوست دارند به چشم بیایند و دیده شوند.

شخصیت پیرو و همرنگ جماعت
آیا شما همیشه از لباس هایی با رنگ ها و مدل های خنثی استفاده می کنید و هرگز نوع دیگری لباس نمی پوشید؟ اگر پاسخ مثبت است می تواند نشانه ای باشد از اینکه شما تمایل دارید که در جامعه و گروه های مختلف ترکیب شوید و از هرگونه مورد توجه واقع شدن پرهیز کنید.

شخصیت ورزشکار
استفاده از لباس ها و کفش های ورزشی به دیگران نشان می دهد که شما ورزشکار هستید و مراقب بدنتان هستید. البته این شخصیت ها می توانند به سادگی شلخته شوند به خصوص در هنگام پس از تمریناتشان.

شخصیت رسمی
افرادی که در بیرون از خانه هرگز لباسی به جز لباس رسمی نمی پوشند، در طی زمان در نظر دیگران انسانی یک بعدی یا فاقد خلاقیت به نظر می آیند.

چگونه می توانیم برای نشان دادن امتیازات و ویژگی های خود از لباس استفاده کنیم؟
آنچه که در بالا بدان اشاره شد تفسیرهای دیگران از ویژگی های شخصیتی افرادی بود که اغلب از یکی از انواع پوشش هایی که به آنها اشاره شد استفاده می کنند اما در واقعیت بیشتر افراد ترکیبی از سبک های لباس پوشیدن را که به آنها اشاره شد، استفاده می کنند. یک روز لباس رسمی می پوشند و روز بعد لباس اسپرت. تنها عده معدودی هستند که همیشه یا اغلب اوقات از یک نوع پوشش استفاده می کنند.

اگر می خواهید با استفاده از لباس، امتیازات و ویژگی هایتان را نشان دهید بایستی در هر موقعیتی لباسی بپوشید که اطرافیان شما متوجه احساسی که در آن زمان دارید بشوند. در حقیقت، روانشناسان دریافته اند که پوشش به اینصورت تاثیر واقعی بر خلق تان و همچنین دیدگاه دیگران نسبت به شما و فعالیت تان دارد.

برای مثال، پوشیدن یک لباس زیبای ورزشی، افرادی که شما را می بینند برمی انگیزد که به فکر ورزش کردن بیفتند. بنابراین قبل از اینکه لباسی را برای پوشیدن انتخاب کنید، از خود سوال کنید که آیا آنچه می پوشید، احساسات و ویژگی هایی که در آن موقعیت می خواهید دیگران متوجه آن شوند را نشان می دهد؟

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    هزینه کردن در کدام یک از موارد برای شما لذت‌بخش تر است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1026
  • کل نظرات : 264
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 219
  • آی پی امروز : 394
  • آی پی دیروز : 42
  • بازدید امروز : 2,048
  • باردید دیروز : 83
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,131
  • بازدید ماه : 2,518
  • بازدید سال : 18,658
  • بازدید کلی : 1,551,599