ساده بگويم
نگاه زاده علاقه است
وقتی دو چشم روشن عشق
به تو نگاه میكند
تو ديگر از آن خود نيستی
كودك میشوی، جوان هستی و جوانی نمیكنی
رد میشوی، پير هستی، میمانی
هميشه در پی آن گمشدهای هستی
كه با تو هست و نيست
باز در پی آن علاقه پنهان
آن نگاه هميشه تازه هستی
از آن دو چشم روشن
عشق را
در غبار بیامان زمان،
جستجو میكنی
غافل از اينكه
او ديگر تكهای از تو شده است
سايهای خوش بر دل تو
گوشه گوشه اين خراب
سرشار از عطر نگاه توست،
عـــــــــــــــــــــزيــــــــــــــز